مسافرت دبی
رهام عشقم دیگه داره یک سالت میشه ماه دیگه تولدته عزیزم چه زود گذشت آخی باورم نمیشه جلو چشمام هر روز بزرگتر میشی و کارای جدید تر میکنی الان دیگه خیلی شیطون شدی یه لحظه نمیشه ازت قافل شد از همه جا آویزون میشی تو همه کشو ها و کابینتا سرک میکشی قافل میشم ازت تمام لباسات و از تو کشوت میریزی بیرون دستات انگار آهن ربا داره از کناره هر چیز رد میشی تو هوا یه چیزی و ور میداری چه قدرم ماشالا زورت زیاده با یه دست همچین چیزای سنگین و بر میداری که همین طور میمونم اون دندون موشیات و که نگو چنان گازایی میگیری که اشک آدم در میاد تا حالا دو بار بی هوا من و گاز گرفتی یه بار بی هوا مامی گاز گرفتی که دستش قشنگ زخم شد یه با هم با برنامه قبلی بابا امیرو گاز گرفتی ...
نویسنده :
مامان شکوفه
14:44