رهامی آمد به دنیا
عزیز دلم بلاخره اومدی پیشم عشق مادر 3 روز زود تر از زمانی که خاله دکتر گفته بود دنیا اومدی امروز یه هفته ای شدی عزیزم هفته پیش پنجشنبه 27/11/90 تا ساعت 3 صبح فیلم نگاه کردم البته این کار شبای آخر بود چون اصلا نمی تونستم بخوابم ولی شب آخر دیگه حالم خیلی بد بود خلاصه ساعت 3:30 بیدار شدم و رفتیم بیمارستان تا ساعت 8 مامانی توی اتاق زایمان منتظر بود تا ببرنش اتاق عمل و شما گل نازم ساعت 8:40 روز پنجشنبه 27 بهمن 1390 با وزن 3کیلو 400 گرم وقد 52 سانتیمتر به دنیا اومدی وقتی کم و بیش به هوش اومدم و از اتاق عمل آوردنم بیرون صداهای اطرافم بهم میگفتن نمیدونی چه خوشگله هر چی به خدا سفارش داده بودی بهت داده لحظه دیدار تو توصیف نا پذیره عشق مادر امروز یک هفته هست که تو رو در کنارم دارم و نمیتونم بگم که چه عشقی رو خدا بهم هدیه کرده دوست دارم عاشفتم پسر قشنگم. اینا هم عکس های تولدت
فسقل مامان دیشب خاله سوسن اومد دیدنت و برات یه کیک قرمز آورد ما هم کلی ذوق کردیم چون تو هم لباس کفش دوزکی تنت بود کلی عکس گرفتیم باهاش بعدش بابا امیر خراب کارت اومد کیک و ببره که قشنگ دمرش کرد روی فرشای نوی مامانییییییییییییییی هههههههههههه کلی خندیدیم